احمد زیدآبادی: صداوسیما دستگاه توزیع جهل است، نه آگاهی!/ مرجعیت با محدود کردن هرگز پیدا نمیشود و اتفاقا برعکس است/ 85 میلیون جمعیت ایران نه یکجور فکر میکنند، نه یکجورسبک زندگی دارند، نه یک گرایش سیاسی یکسانی دارند/ مسئله سیاسیون دعوا بر سر قدرت است
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۸۴۲۰۶
به گزارش جماران؛ احمدزیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی باور دارد، صداوسیما بیش از آنکه دستگاه توزیع آگاهی باشد، به یک رسانه برای توزیع جهل تبدیل شده است.
خبرآنلاین نوشت: کتابخوانها احمد زیدآبادی را با مجموعه کتابهایش میشناسند، سیاسیون او را با نقدهای سیاسیاش به خاطر میآورند و مطبوعاتیها و روزنامه خوانها او را با مطالبش میشناسند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انسانی که نه سیاست سیاستمداران در کلامش دیده میشود، نه تکلف و سختگویی برخی از نویسندگان، زیدآبادی درست یک روز پیش از اینکه با انتشار یادداشتی از عرصه سیاست جدا شود، در خبرآنلاین حضور پیدا کرد تا درباره مسائل و موضوعات مختلف از جمله رسانه به گفتوگو با او بپردازیم که در ادامه میخوانید.
شما به عنوان یک نویسنده سالهاست که مینویسید، تا چه اندازه درونتان خودسانسوری دارید؟
البته من هم در نوشتن ملاحظات زیادی انجام میدهم،نمیتوان جوری نوشت که این شرایط حفظ نشود و آنگونه که باید انتقاد کنیم انتقاد نمیکنیم، به هر حال ماهم مجبوریم که شرایط را بسنجیم.
مرجعیت رسانه را در شرایط فعلی چگونه ارزیابی میکنید؟
درباره مرجعیت رسانه، داستان مشخص است، در کشورهایی که دموکراسی نهادینه شده، ما بنگاههای خبری و اطلاع رسانی داریم که آنها سابقه طولانی ۱۵۰ساله دارند و با تحولات تکنولوژی در حوزه ارتباطی، خودشان را تطبیق دادهاند، روزنامههایی مانند کیهان و اطلاعات که دولتی هستند و از قدیم در ایران وجود داشتند، کماکان باقی ماندهاند، اما در دورههای مختلف به دلیل تحولات سیاسی مدیرانشان عوض شده و محدودیتهایشان هم روشن است، این افراد نتوانستند مرجع باشند. صداوسیما هم به طریقی نتوانسته و نمیتواند چنین موقعیتی پیدا کند.
چرا نمیتواند به این موقعیت برسد؟
اول از همه به این خاطر که استقلال ندارد، دوم اینکه حتی به عنوان یک رسانه دولتی، پارامترهای حرفهای را در هیچ سطحی رعایت نکرده و بیشتر به دستگاه توزیع جهل تبدیل شده، تا دستگاه توزیع آگاهی. در این میان یک سلسله روزنامه خصوصی داریم که در دورهای، یعنی اواسط سال ۱۳۷۷تا اوایل ۱۳۷۹ مرجعیت پیدا کردند و به دوسال نکشید که تعطیل شدند و مرجعیتشان به پایان رسید. در ادامه چند روزنامه بودند که مرجعیت نسبی داشتند، اما دیگر جریانساز نبودند.
با این حساب بسیار طبیعی بود که ذهنها به سمت خارج از مرزهای ایران حرکت کند. در ابتدا شبکه بیبیسی بود که در دورهای بسیار شنیده میشد و وقتی هم که شبکه تلویزیونی آن و رادیو فردا راهاندازی شد، مردم اخبار را از آنها پیگیری کردند، در همین میان افرادی در خارج از مرزها از این موقعیت استفاده کردند، تا دیگر همان چهارچوبهای حرفهای را هم رعایت نکنند و نیروهای سیاسی مخالف این حکومت، رسانههایی را تاسیس کردند تا از طریق آن روی افکار عمومی تاثیر بگذارند وچندان هم به اصول حرفهای پایبند نیستند؛ نهایتا هرچه بگویند پذیرفته میشود.
همزمان با این مسائل دنیای مجازی هم وارد شده و آنجا هم به دلیل سطح نارضایتیها، کسانی فعال و پررنگ شدند. فضای مجازی در دسترس عموم قرار دارد، در واقع همگانی است و از طرفی جمعیت زیادی ایرانی داریم که در این فضا حضور پیدا کردند و به تعبیری فعال فضای مجازی شدند. از طرفی هم فضای مجازی در دست مخالفان این سیستم قرار گرفته است، موافقانش هم میخواهند تلاشی انجام دهند، اما نه درست وارد میشوند، نه کارهایشان اعتباری دارد.
بنابراین ما با یک وضعیتی مواجه شدیم که کل مرجعیت یا به فضای مجازی است که کلا در اختیار مخالفین سیستم است، یا در اختیار شبکههای تلویزیون است که کاملا موافق این سیستم هستند، یک مورد هم روزنامهها، سایتها و خبرگزاریهای داخلی است که به صورت پراکنده، تعدادی را تغذیه میکنند.
گفتید که فضای مجازی بیشتر دست مخالفین این سیستم است، فکر میکنید که همین سیستم با محدود کردن و فیلتر کردن فضای مجازی قصد دارد تا مرجعیت را دوباره به رسانههای داخلی بازگرداند؟ و آیا میتواند این کار را انجام دهد؟
مرجعیت با محدود کردن هرگز پیدا نمیشود و اتفاقا برعکس است. در حال حاضر اینستاگرام را مسدود کردند و تلگرام هم پیش از این مسدود بوده، اما آیا در مراجعه و استفاده از این رسانهها محدودیتی ایجاد شده است؟ خیر، اتفاقا گرایش بیشتر شده و بازار فیلتر شکن فروشها داغتر شده است. اگر کسی در این دنیا فکر میکند با ایجاد محدودیت اینترنتی میتواند چنین کاری را انجام دهد، اصلا اینگونه نیست. فرضا کل اینترنتها را قطع کنند، میخواهند ماهوارهها را چه کار کنند؟ قصد دارند دوباره دیشها را جمعآوری کنند؟ اینطور که بدتر است، چون اینگونه کمابیش خودشان هم حضور دارند و نیروهای میانهرو عاقل هم در عرصه هستند.
این یک تلاش عبث و بیهوده است و هیچ راهی ندارد جز اینکه کل سیاست خبری جمهوری اسلامی و نوع نگاهش به رسانه و حکمرانی تغییر پیدا کند تا این اتفاق رخ ندهد مرجعیت هم باز نمیگردد، به جز اینکه دست مطبوعات داخلی برای گسترش، بسط دادن و توسعه باز بگذارند که این هم بالاخره زمانبر است؛ اما بازگشت مرجعیت تنها از این طرق امکان پذیر است.
مسئلهای وجود دارد؛ برخی میگویند که روشنفکران از مردم عقب افتادهاند و برخی میگویند اگر آنچه را که مردم میگویند اگر کسی نگوید، متهم به این میشود که حامی حکومت است. در بسیاری از نقاط تاریخ، مردم به جاهای تاریکی رفتند. این مسئله که آیا روشنفکران عقب مردم ایستادهاند یا اینکه واقعا درست میگویند و مردم دوباره گوشهایشان سنگین شده است، تبدیل به یک معضل شده و اینکه الان کجا ممکن است که صدای روشنفکران را به عنوان مراجعی که صاحب ایده و نظر هستند، شنید؟
مردم یعنی ۸۵ میلیون جمعیت ایران، همه این افراد نه یکجور فکر میکنند، نه یکجورسبک زندگی دارند، نه یک گرایش سیاسی یکسانی دارند و هرکسی به که بخشی از این افراد میگوید مردم. حکومت، مخالفین و معترضین هم به بخش دیگری میگویند مردم، به همین دلیل این پرسش همیشه وجود دارد که وقتی ما میگوییم مردم، درباره کدام مردم صحبت میکنیم؟ و اراده عمومی کجا متبلور میشود؟ دوم اینکه اتفاقا روشنفکران، به ویژه روشنفکران چپ، در ایجاد این فکر نقش اصلی و اساسی را دارند که همیشه دنبال بسیج کردن یک طبقاتی از جامعه بودند. در تمام این مدتها، هر زمانی که حرکتهای تودهای شکل گرفته است، همه مردم آنچنان احساس خودباختگی کردند که به دنبال آن دسته دویدند. در حال حاضر روشنفکران دو دسته شدهاند یا از آنچه که مردم در کوچه و خیابانها میگویند حمایت میکنند، یا برخی هم سکوت کردند و جرئت ندارند چیزی بگویند، یا از عواقب آن نگران هستند.
در واقع یک فرهنگی شکل گرفته که آن استقلال واقعی روشنفکران را از آنها گرفته است، استقلال فقط از دولت نیست، آن یک شرط است، اما لازم و کافی نیست. فرد باید از توده مردم هم استقلال به دست بیاورد. همان ایرادی که مرحوم مطهری به روحانیت وارد میکند و میگوید روحانیت اهل سنت وابسته به دولتهایشان هستند. ما هنوز یک گروههای روشنفکری که یک حرف واحدی را بگویند، نداریم. معمولا پراکنده هستند و علیه هم صحبت میکنند، بنابراین در اینجا هم ما چیزی به نام مرجعیت روشنفکری نداریم.
یک نوع تقدسزایی، یعنی قدسیت بخشیدن به بخشی از توده مردم و خواستههای آنها همیشه اساس ماجرا بوده لذا روشنفکران هرچیزی که بگویند، دیگران معتقدند روشنفکر همیشه عقب افتاده است و روشنفکر جرئت نمیکند که مناقشه انجام دهد، چون همیشه آن جمعیتی که وارد میشوند، یک صاحبان سیاسی دارند که خود این ماجرا کار را خراب میکند.
به نظر من این نیروهای سیاسی همیشه مشکل اساسی هستند، مسئله مردم عادی، زندگی بهتر، شرایط مناسبتر، معیشت بی دردسرتر و عزت والاتر است اما مسئله سیاسیون دعوا بر سر قدرت است و مشکل من سر این است که روشنفکران جسور نیستند. ما کسی را نداریم که بگوید خشونت خوب است اما روشنفکران در مسئله نظری حتی جرئت نکردند بگویند خشونت خوب است و در نهایت متهم میشوند به اینکه حامی خشونت هستند در صورتی که علیه این ماجرا هستند؛ اما چون یک تعداد از نیروهای سیاسی موافق خشونت هستند و روشنفکران فکر میکنند اگر حرفی بزنند مورد هجوم این افراد قرار میگیرند میگویند چرا سری که درد نمیکند را دستمال ببندیم.
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان واردات خودرو جام جهانی 2022 قطر ویروس کرونا فضای مجازی صداوسیما احمد زیدآبادی افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان واردات خودرو جام جهانی 2022 قطر ویروس کرونا دستگاه توزیع فضای مجازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۸۴۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سفر رئیسجمهور ایران به پاکستان دستاوردهای اجتماعی، سیاسی و منطقهای داشت/ استقبال پر شور ملت پاکستان
به گزارش قدس آنلاین رایزن فرهنگی پاکستان با اشاره به اینکه مردم این کشور، استقامت و مقاومت و شجاعت ملت ایران را ستایش میکنند، گفت: همواره بهرغم سختیهای فراوانی که استکبار جهانی بر مردم ایران تحمیل کرده با استقامت و شجاعت وصفناپذیری در مقابل همه قدرتمندان عالم ایستادهاند.
رایزن فرهنگی پاکستان با تاکید بر این مطلب، افزود: مردم ایران روی مواضع خودشان محکم و پابرجا هستند و مردم پاکستان این استقامتها و شجاعتها را گرامی میدارند و بزرگ میدانند. به این خاطر است ملت ایران در چشم ملت پاکستان و مردم این کشور، ملتی بزرگ و قابل تقدیر و ستایش است.
عملیات وعده صادق این علاقه را بیشتر هم کرد
وی درباره خوشحالی مردم از انتقام سخت یا همان وعده صادق، نیز افزود: نماد و نمود این بزرگی و عظمت در روزهای اخیر همان دفاع شجاعانه و پاسخ مقتدرانه عزیزان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به رژیم صهیونیستی بود. اگر مردم پاکستان به ایران اسلامی و مردم ایران و رهبران ایران تا قبل از این پاسخ دندانشکن، علاقهمند بودند این علاقهمندی ظرفِ چند روز گذشتهای که از این پاسخ میگذرد دهها برابر بیشتر شد و در ملاقاتهای مردمی که ما با مردم پاکستان و حتی با برخی از دولتمردان پاکستان داریم اولین نکتهای را که یادآوری میکنند همین است که آنچه آرزوی دیرینه جهان اسلام بود امروز توسط جمهوری اسلامی ایران محقق شد. با این نگاه مردم پاکستان و دولتمردان پاکستان میزبان ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران بودند.
چرا محدودیت استقبال پیش آمد؟
مشکی درباره دلیل محدودیت استقبال و اجازه ندادن به برخی از تجمعات خیابانی برای استقبال از رئیسجمهور ایران، تأکید کرد: طبیعی است در چنین فضایی با آن علاقهمندی که به زمینههایش اشاره کردم چقدر میتواند استقبال از طرف مردم پاکستان، استقبال پرشور و هیجانانگیزی باشد. بهرغم اینکه شرایط امنیتی در پاکستان شرایط به هر حال ویژهای است و دولت عزیز پاکستان برای حفظ امنیت سفر رئیس جمهور کشور ایران و هیئت همراه مجبور بود تدابیری را اتخاذ کنند و نمیتوانستند تجمعات خیابانی را اجازه بدهند، اما ما شاهد بودیم در مسیر کاروان ریاست محترم جمهور در شهرهای لاهور و کراچی به ویژه کاروانهای استقبال مردمی شکل گرفت و برخی از تصاویری که امکان انتشار آنها بود شاهد این مسئله است.
تصاویر شگفت انگیزی که هم در اخبار سراسری ایران و رسانههای جمعی ایران منتشر شد
وی ادامه داد: در شهر اسلامآباد که مقصد اول سفر رئیسجمهور ایران بود ما شاهد تلاش مردم برای استقبال عمومی بودیم که اشاره کردم به دلیل شرایط ویژه، این امکان فراهم نشد، اما در نشستهای نخبگانی و نشستهایی که با شخصیتهای تراز اول اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ادبی در محل اقامت ریاست محترم جمهور برگزار شد این علاقه، این عشق و ارادت به نمایش گذاشته شد که تصاویر آن در اخبار سراسری جمهوری اسلامی ایران و اخبار رسانههای جمعی کشور پاکستان منتشر شد. البته آن چیزی که به نمایش گذاشته شد قطرهای از دریایی بود که مردم پاکستان تلاش داشتند به نمایش بگذارند. اما به دلیل شرایط خاص امکان ظهور و بروز آن خیلی فراهم نشد.
استقبال از رئیسجمهور در کراچی و لاهور
رایزن فرهنگی پاکستان به شور مردم در لاهور و کراچی اشاره کرد و افزود: در شهرهای لاهور و کراچی این فضا قدری فراهمتر شد، اما آنچه در واقعیت میدان بود شاید رسانهها نتوانند به تصویر بکشند. بازتابهایی که ما الان در حال رصد آنها هستیم در رسانههای مکتوب و مجازی و رسانههای دیداری و نوشتاری همه مملوء از شور، سپاس و تقدیر از انجام شدن سفر و مواضع بسیار خوب رئیس جمهور ایران در این سفر هستیم و همچنان موج خوشحالی همچنان که قبل از این سفر شروع شده بود همچنان بعد از گذشت یک روز از پایان سفر ادامه دارد و پیشبینی این است در روزهای آینده این موج ادامه داشته باشد و حتماً این سفر یک نقطه عطفی برای گسترش روابط همه جانبه ایران و پاکستان خواهد بود.
این سفر افقهای بلندتری را پیشروی دو کشور گذاشت
مشکی در پایان تاکید: ما در پاکستان شاهد بودیم که برخی از کشورهای منطقه و برخی از قدرتهای فرامنطقهای خیلی تلاش داشتند برای این سفر محدودیتهای فراوانی ایجاد کنند حتی اگر بتوانند اصل سفر را تحتالشعاع قرار دهند، اما با لطف خدای متعال سفر به خوبی انجام شد و هم دستاوردهایی که این سفر داشت چه دستاوردهای اجتماعی و چه دستاوردهای سیاسی و منطقهای در همین مدت کوتاه بازتاب خودش را داشت و حتماً در ادامه و آینده پس از این سفر، شاهد بازتابهای بیشتر و گشوده شدن افقهای بلندتری در روابط دو کشور خواهیم بود.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان